سلامی دوباره

سلام به همه ی دوستان عزیز

آغاز می کنیم  دفتری دیگر را با کلامی از حضرت مولانا

هفت نصیحت مولانا :

 گشاده دست باش، جاری باش، کمک کن (مثل رود) با شفقت و مهربان باش (مثل خورشید) اگر کسی اشتباه کرد آن را به پوشان (مثل شب) وقتی عصبانی شدی خاموش باش (مثل مرگ) متواضع باش و کبر نداشته باش (مثل خاک) بخشش و عفو داشته باش (مثل دریا ) اگرمی خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش (مثل آینه)عاشق باش و عشق ودوست داشته باش(مثل خدا).........................

تغییر کن

اگر یک هدف رادر ذهن خود مجسم کنی

و اهمیتی ندهی که مردم در موردتو

چگونه فکر می کنند می توانی

تغییری بوجود آوری.

You can make a difference if you

Come together with one

Goal in mind and

If you do not care what people

Think about you.

 

شب هایم را به خواندن و کیلومترها قدم زدن در ساحل می گذراندم

اشعار بی خود و بی معنی می نوشتم و همیشه در انتظار شخصی

 بودم که ناگهان از راه برسد و زندگی ام را تغییر دهد هرگز

به فکرم خطور نکرد که آن شخص می تواند خود من باشد.

I read and walked for miles at night along the beach

Writing bad blank verse and searching endlessly

For someone wonderful who would  step out of

The darkness and change my life it never crossed

My mind that that person could be me.

 

 

 

آن قدر درباره اینکه کی و چه کسی

را دوست داشته باشی سخت گیر

وخسیس نباش.

Do not be too choosy or stingy about

Whom or how often you love.

 

قضاوت

رئیس سرخپوستان خدای خودش را اینطور قسم می دهد:

 

ای خدای بزرگ به من کمک کن که هر وقت خواستم درباره راه رفتن دیگری قضاوت کنم قدری با کفشهای او راه بروم